به گزارش خبرنگار ایکنا، مراسم افتتاحیه همایش علمی «رسانه و مناسک» پیش از ظهر امروز، ۸ خرداد با حضور حجتالاسلام والمسلمین حمید شهریاری، دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، شهاب اسفندیاری، رئیس دانشگاه صدا و سیما و جمعی از اساتید دانشگاهها و دانشجویان در سالن آمفیتئاتر دانشگاه صدا و سیما برگزار شد.
محمدهادی همایون، عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) در این مراسم با اشاره به جایگاه مناسکسازی در دین گفت: در ذل نظامهای آفرینش و خلقت و سنتهای الهی، نظام کلانی با عنوان نظام ظاهر و باطن داریم که شاید قدری متفاوت با حقیقت و مجاز باشد. در حقیقت و مجاز ارزشگذاری جدی انجام میدهیم و میگوییم، مجاز هیچ بهرهای از حقیقت ندارد، اما در ظاهر و باطن، همه آنچه میبینید، در رتبه خود واقعیت دارد و برای آن نیز باطنی وجود دارد که همه این حقایق از ذات خداوند ناشی میشود.
وی افزود: رفتارهای اجتماعی فردی ما دارای ظاهری است که میتواند ما را به باطن برساند؛ بنابراین ما بچههایمان را با همین ظواهر دین آشنا میکنیم تا وقتی بزرگ شدند به باطن راه پیدا کنند. البته در این راستا یک خطر جدی هم به نام ظاهرگرایی وجود دارد.
همایون ادامه داد: مناسک ظاهریترین بخشی است که در حقایق دینی وجود دارد و اگر ظاهر درست طراحی شود، میتواند همه باطن باشد و تنها فرقش این است که رتبه باطن را ندارد و در واقع یک رتبه پایینتر است. در قدیمیترین منسک حج، حقیقت عظیمی به شکل مانور اجرا میشود و از داستان خلقت انسان شروع میکند و اینکه چه چیزهایی برای ما حرام میشود و تعلقات کنار میرود. به تدریج با خود خودمان آشنا میشویم. پس از آن به خداوند لبیک میگوییم و طواف میکنیم. نسبت انسان با آن حقیقت ثابت است. این معادل حال ملکوتی است که در دوره اول خلقت گذراندیم.
وی افزود: اگر کسی حجش واقعاً حج باشد، انگار این مسیر الهی را رفته است و بیانی دارد که میتواند ما را به این حقیقت برساند؛ بنابراین اگر مناسک به درستی اجرا شود، اتفاقاً در آن شعور، عقلانیت، فقه، فرهنگ سازی، نظامات اجتماعی و اقتصادی را نیز باید داشته باشد. مناسک کاملترین نوع بسته بندی است که به شکل یک بسته به ما تحویل میدهند تا اجرا کنیم.
همایون با اشاره به نسبت مناسک و رسانه و مفهوم ارتباطات در نظام توحیدی ادامه داد: برای روشن شدن موضوع، صحنه محشر را تصور کنید که در قیامت برای ما رخ میدهد، وضعیتی که تصورش هم دشوار است. توقف در صحرای محشر چه حقیقتی دارد و همه ما پس از مرگ، موقف به موقف خود را بهتر میشناسیم. این صحنه محشر چه صحنهای است و در آن چه میبینیم؟ چرا ما باید در چنین صحنهای دور هم جمع بشویم و باید بدانیم که حشر ویژگی عمومی همه خلقتهاست و مختص انسانها نیست. در واقع چه حقیقتی قرار است در آنجا برای ما نمایش داده شود؟ اعمال ما به شدت در هم تنیده است و آنچه در ظاهر میبینیم، همان است یا پیش زمینه و پس زمینهای داشته است؟ در واقع ما نمیتوانیم هر عملی را برش بزنیم، چون همه اعمال ما به هم مرتبط و بر هم مؤثر بوده و گویی ما یک عمل هستیم.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ما صحنهای نیاز داریم که همه اینها با شکوه به نمایش درآید. یعنی این حقایق جمعی کجا باید دیده شود؟ یعنی در صحرای محشر هم هویت جمعی داریم و به سمت وحدت پیش میرویم و این اصل ماجراست. اگر قرار است به سمت وحدت حرکت کنیم، زمینه کسب این هویت جمعی باید در دنیا ایجاد شود یا خیر؟ این زمینه همان ارتباطات است. ارتباط به ما اجازه میدهد با دیگران وحدت داشته باشیم. کارکرد ارتباطات ما را به سمت وحدت میبرد. با هم ارتباط پیدا میکنیم، تا به وحدت برسیم. به این ترتیب در عالم، ظاهر و باطنی وجود دارد که باید برای ادراک آن تلاش کنیم.
وی در ادامه گفت: روز جمعه اصل مناسکش از دیدار اهل قبور گرفته تا نماز جمعه و صله رحم و ... ارتباطی است، بنابراین ما مکلف به ارتباط هستیم و اساساً موجودات ارتباطی هستیم و اگر این ارتباط حاصل نشود، کار نشدنی است. حال رسانه در این زمینه چه میکند؟ ما معمولاً رسانه را که واسطه و مدیوم است، بین این عوالم ما را به عنوان میانجی حرکت دهد، چه کنیم؟ آیا میشود تصویر دقیقتری از رسانه ایجاد کرد که کار اصلی رسانه این است که ما را در دالانی بیاندازد تا به مقصد نهایی بیابیم؟. در این صورت متوجه خواهیم شد که مناسک، رسانه است. همانطور که مقام معظم رهبری، اربعین را رسانه میدانند.
همایون بیان کرد: یک حقیقت در عالم وجود دارد و آن این است که یک حرکت کاروانی و جمعی انسانهای به ظاهر متفاوت در جهت وحدت، ذیل امام به سمت امام است. اساساً کار ما در عالیترین سطح، مناسکسازی است. اربعین و مناسکهای دیگری نظیر نماز جمعه، راهپیمایی ۲۲ بهمن، روز قدس و ... را میبینیم که به تثبیت کمک میکند و این مسیر کاملاً بستهبندی شده تثبیت میشود و اگر این کار به درستی انجام شود و هیئت اندیشهورزی داشته باشیم که به صورت جدی بنشینند و با هم گفتوگو کنند، این مناسکها به سفره مردم نیز راه خواهد یافت، بنابراین مناسکسازی کار رسانه است.
این عضو هیئت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات با اشاره به تحولات در تمدن غرب گفت: در تمدن غرب، سال ۱۴۵۳ که جدیترین تحولات تمدنسازی اتفاق افتاد، تمدنسازی در عرصه هنر و علم بود. ۱۵۲۰ تحول در عرصه دین در پروتستانتیزم رخ داد و سال ۱۴۹۲ آمریکا را کشف کردند و آنجا پایگاه تجربه این تحولات شد. اما مهمتر از اینها اختراع دستگاه چاپ در سال 1455 است که با تمام ویژگیهایی که یک تمدن نیاز داشته است، علم و دین، جغرافیا و البته از همه زودتر رسانه با او همراه شده است. ما بیش از 40 سال است که هنوز رسانه انقلاب اسلامی را پیدا نکردهایم و در رسانه های موجود کار می کنیم، در حالی که به شدت نیاز داریم رسانه انقلاب اسلامی را اختراع کنیم لذا این سؤال مطرح خواهد شد که اگر اربعین و مناسک رسانه است، این رسانه ما چه خواهد کرد. با توجه به اینکه یک دالان برای رسانه تصور کردیم، بنابراین رسانه به میزانی که میتواند واقعیت را بازنمایی کرده و ما را به واقعیت خواهد برد.
وی در خاتمه گفت: ما میتوانیم مناسک بسازیم، به شرط آنکه به حقیقت مسلط باشیم، وگرنه به نتیجۀ مورد نظر نمیرسد. به این ترتیب هیچ حقیقتی در عالم به جز دین وجود ندارد که بتواند این حقایق عظیم و اصیل را از طریق مناسک، زمینی کند و به سرانجام برساند.
وی افزود: در ارتباطات انسانی، فرهنگی و اجتماعی، وظیفه ارتباطشناس این است که این الگوریتمها را پیدا کند، در واقع ارتباطشناسی یک دانش الگوریتمی است و اختلالات ارتباطی که به وجود میآید و انگارههای ذهنی که جنبه منفی دارد و در رابطه با احزاب سیاسی، گروههای اجتماعی و هر اجتماع دیگری به وجود میآید، به دلیل همین اختلال است و ذهن فرد، در یک منبعی دچار انحصار میشود. از این رو در این فضا، دیگرهراسی شکل میگیرد؛ بنابراین ما در یک جهان الگوریتمی از ارتباطات صحبت میکنیم و طبیعی است که ماهیت الگوریتمی رسانه نیز افزایش مییابد.
حجتالاسلام عاملی ادامه داد: وقتی از مناسک صحبت میکنیم دایره بزرگی از امور شامل مناسک میشود. اولاً مناسک یک امر تکرارشونده و جمعی است و دلداگی نسبت به آن وجود دارد و فضای «ای کاش» در فرد ایجاد میشود، وقتی مناسکی مثل اربعین را تجربه میکند، آه حسرتی نسبت به زمانی دارد که روزی در آنجا بود. با توجه به اینکه مناسک یک امر بازنمایی شده است و بازنمایی آن حداقل دوپلهای است، یعنی یک ذهن بازنمایی وجود داشته که آن را تبدیل به شعار و مناسک اجتماعی کرده است و وقتی در رسانه بازنمایی میشود، بازنمایی سوم رخ میدهد و در هر یک از این بازنماییها موضوع نگاه خاص وجود دارد؛ از این رو بازنمایی همواره با اختلال مواجه است، یعنی بخشی از بیان با اختلال عرضه شود. مثلاً فرض کنید روایتهای متعددی که از مقتلخوانیهای حضرت سیدالشهدا وجود دارد و اینجا ذوق و سلیقه فرد با استنادات واقعنگاری همراه میشود و اختلال بیان در آن به وجود میآید.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: وقتی با دیدگاه بازنمایی به مناسک نگاه میکنیم، دارای یک اختلالی در انعکاس هستند و تصویر معادل دچار مشکل میشود که البته گریزناپذیر است. وقتی در مناسک قرار میگیرید، دارای ویژگیهای خوشحال کننده بودن، مشارکت کردن و گرم شدن و خیره شدن در واقعه است. در بسیاری از موارد مخاطب منفعل است، اما مخاطبی که در مناسک شرکت میکند، حس عاطفه عمیق و انگیزهمند بودن را برایش فراهم میکند.
وی در ادامه به حد و حدود رسانهای شدن مناسک اشاره کرد و گفت: بازنمایی این خصیصه را دارد که وقتی خیلی قدرتمند است، نمایندگی ایجاد میکند. در زبان انگلیسی presentation و representation را یک جور مینویسند، اما معنای متفاوتی دارد و اولی به معنی بازنمایی و دومی به معنی نمایندگی و نماد شدن است، یعنی اینکه این مصداق تام توحید و سروش عارفانه است.
این استاد دانشگاه افزود: شیعه در تفکر فقاهتی خود، از همان ابتدا پرچمش بالاست و به عنوان یک مصوبه نیست، اما رسانه مانند مصوبه عمل میکند، از این رو تفاوتها را برنمیتابیم. سازه بازنمایی رسانهای به گونهای است که تحکم ایجاد میکند که این هست و جز این نیست. از این رو بسیاری از دیگرهراسیهایی که در تاریخ به وجود آمده است که همه مربوط به رادیو و تلویزیون و سینما نیست بلکه طبلهای پیام در طول تاریخ به صدا درآمده است و برخی گفتهاند اینها شیطانی و یا ملکوتی هستند. کشتارهایی که در سالهایی اخیر در میان مسلمان به وجود آمد، تحت تأثیر بازنمایی مناسکی اسلامهراسانه، ایرانهراسانه، و انقلابهراسانه بود که فضایی را علیه مسلمانان و شیعیان و تفکر انقلابی به وجود آورد؛ بنابراین قدرت بازنمایی به قدری قوی است که هیتلر ابتدا پیام جداسازی برلین شرقی و غربی و سپس شبیهسازی را مطرح کرد؛ بنابراین باید بدانیم در بازنمایی چه مسائلی را مطرح کنیم و یا نکنیم. گاهی در تکرارهای مناسکی به قدری افراط میکنیم که در انتقال معنا دچار تنزل میشود و آن حقیقت دچار چالش میشود.
حجتالاسلام عاملی ادامه داد: مناسک مساوی همه دین نیست و بخشی از حقیقت دین است و اگر رسانه مسیری طی کند که دین مساوی مناسک شود، با خطر عدم توجه به عقلانیت دینی و اخلاق و روابط اخلاقی اجتماعی مبتنی بر دین، عدم توجه به کلام، فقه و شریعت و ... مواجه خواهد شد، از این رو باید تعادلی در بازنمایی بین همه حقیقت دین و مناسک دینی وجود داشته باشد.
وی با اشاره به رویکردهای گوناگون در حوزه رسانه بیان کرد: رویکردهای بومیشناسانه تأکید میکند که رسانه صرفاً پیام نیست و یک زیست بومی است که در آن زندگی میکنیم و اگر رسانه با اقبال عمومی مواجه شود، میبینید که لهجه اجتماعی تغییر میکند و تیکهای رفتاری و تأکیدهای کلامی و رویکردهای اجتماعی در آن محیط رسانهای شکل میگیرد. رویکرد واسطهگری رسانه نیز رسانه را بخش جداییناپذیر دینی و بیان موانع فرهنگی میداند و رسانه محملی برای پیام دینی است و یا رویکرد رسانهای شدن دین، اشاره به این دارد که کارکرد نهادهای دینی را به عهده رسانه میگذارد و یا رویکرد شکلگیری اجتماعی که تحت تأثیر شبکههای اجتماعی شکل گرفته است و بر اساس آن، روابط خوشهای ایجاد میشود.
وی با تأکید بر رویکرد دو فضایی گفت: اگر امروز از متاورس صحبت میشود، بر همین موضوع تأکید دارد. متاورس پدیدهای است که دنبال جهان واقعی در جهان مجازی است و یا دنبال تکرار جهان اول در جهان دوم با اختصاصات بینایی، چشایی، شنوایی، ابعاد، حس و ... است و شرکتهای بزرگ هم در این زمینه سرمایهگذاریهای سنگینی کردهاند و ۵۰ درصد کاربران متاورس سنین زیر ۱۳ سال هستند و در عرصه بازیها بیشتر ورود کردهاند.
حجتالاسلام عاملی تصریح کرد: نقصی که متاورس دارد، این است که همان اشتباهی که سکند لایف کرد، همان اشتباه را تکرار کرد. اشتباه این است که وقتی وارد فضای سکندلایف میشدیم، دارای آواتار میشدیم و نظیرسازیهایی انجام شده بود، اما شکستش به دلیل تصنعی بودن آن بود. جهان تصنعی در جهان مجازی بازنده است. علت اینکه جهان مجازی توانست تا این اندازه پیش برود و کاربر ۶ میلیاردی داشته باشد و نفوذ ارتباطی عمیقی را ایجاد کرده است، به دلیل این است که جهان واقعی را در جهان مجازی ادامه داد. البته تلاش میکنند این نقص متاورس را نیز برطرف کنند.